Translation of "likes to do" to Persian language:
Dictionary English-Persian
Likes to do - translation :
Ads
Examples (External sources, not reviewed)
Your friend likes to do things the hard way. | دوستان شما به چيزهايي با راههاي سخت تمايل دارن. |
Your mommy likes to pretend she doesn't do magic. | مادرتون مي خواد يه طوري وانمود کنه که جادو کردن بلد نيست. |
We think the person likes to do what she's doing. | ما فکر میکنیم شخص دوست دارد کاری را که آن دختر می کند، انجام دهد. |
It likes me. What do you mean? | اون منو دوست داره |
He likes to win. | اون دوست داره که ببره |
God Likes to watch. | .خداوند دوست داره که مراقب همه چيز باشه |
I'm a man who likes talking to a man who likes to talk. | من مردي هستم که حرف زدن با مردي که دوست داره حرف بزنه رو دوست دارم |
He likes chocolate, he likes vanilla. | او شکلات دوست دارد، او وانیل دوست دارد. |
Likes a .22, likes head shots. | علاقه منده به سرها تيراندازي کنه. |
She likes me to watch. | اون هم دوست داره که من ببينم. |
He likes to visit me. | هميشه دوست داره بياد پيش من. |
Sadistic, lefthanded, likes to sing. | اون از ديدن زجر ديگران لذت ميبره چپ دسته,خوندن رو دوست داره |
Do you think that means he likes staying home? | فکر مي کني او دوستدار خونه بمونه |
He likes to listen to people talk. | دست داره به حرفهاي مردم گوش بده |
Everybody likes wooden creatures, but nobody likes metal. | مردم از موجودات چوبي خوششون مياد ولي هيچ کس از آهن خوشش نمياد |
My brother likes to loaf around! | برادرم دوست داره وقتش رو هدر بده . |
Just likes setting fire to things. | فقط از اتيش زدن چيزها خوشش مياد |
The man likes to play chess. | اون دوست داره شطرنج بازي کنه |
She likes to look her best. | ميخواد که با بهترين قيافش ديده بشه... مشکلي نيست |
What can I do? Do you think the Red Bull likes card tricks? | من چه كار مي توانم بكنم |
If you really studied that you might have some clues as to what Paul likes to do. | اگر آن را خوب بررسی کرده باشید ممکن است سر نخ هایی داشته باشید نظیر اینکه پل دوست دارد چه کاری انجام دهد. |
I hear he likes to live big. | شنيدم عاشق يک زندگي بزرگه. |
You he talks to, he likes you. | اون با تو صحبت ميکنه، دوست داره. |
Pete likes Ladders | پتی نردبانها را دوست دارد |
He likes Lagardy. | اون لاگاردی رو دوست داره. |
He likes fruit. | اون عاشق ميوه است |
She likes it. | . اون خوشش میاد |
He likes acting... | اون خودنمايي بلد نيست. |
She likes you. | اون تو رو دوست داره... |
Likes a screw... | جيگر... |
Everybody likes that. | همه دوست دارن |
He likes women. | از جنس مونث خوشش مياد |
He likes you. | اون تو رو دوست داره |
He likes peanuts. | بادوم زميني دوست داره ها. |
She likes you! | اون تو رو دوست داره! |
He likes you. | ازت خوشش مياد |
She likes you. | اون تو رو دوست داره. |
Stuff she likes. | چيزايي كه اون دوست داري. |
He likes me. | اون از من خوشش مياد . |
He likes you. | از تو خوشش اومده |
Nobody likes change. | هيچكي تغيير دوست نداره. |
Lang likes to hurt a man to the body. | لنگ دوست داره به بدن حمله کنه |
She likes to hose down the porch herself. | اون دوست داره آتيش رو خودش خاموش کنه! |
He likes to look on the black side. | دوست داره جنبه تاريک شخصيتم رو ببينه. |
He likes to colddeck low, eights or nines. | عادتشه كه از 8 و 9 به بالا ورقها رو جور مي كنه روش تقلبش کلد دک ــه |
Related searches: Likes For Likes - Likes - The Likes Of - Likes And Dislikes - He Likes - With The Likes Of - She Likes - By The Likes Of - From The Likes Of - For The Likes Of -